سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بفرما تو دم در بده!

مناجات خواجه عبدالله رایانه ای (2) شنبه 87/6/16 ساعت 2:52 عصر

مناجات خواجه عبدالله رایانه ای (2)

ای خدا HARD دلم FORMAT مکن / FILD من را خالی برکت مکن

OPTION غم را خدایا ON مکن / FILE اشکم را خدایا RUN مکن

DELTREE کن شاخه های غصه را / سردی و افسردگی را هرسه را

JUMPER شادی بیا تا SET کنیم / سیستم اندوه را RESET کنیم

نام تو
PASSWORD درهای بهشت / آدرس E-MAIL سایت سرنوشت

ای خدا روز عزل
CAD داشتی /MOUSE داشتی تو مگر PAD داشتی؟

که چنین طرح
D3 می‌زدی / طرح خود بر روی CD می‌زدی؟

تا نیفتد
BUG در اندیشه‌مان / تا که ویروسی نگردد ریشه‌مان

ای خدا از بهر ما ایمن فرست / بهر دلهای پرآتش
FAN فرست

ای خدا حرف دلم با کی زنم؟ /
HELP می‌خواهم که F1 می‌زنم!


نوشته شده توسط: m

چند حکایت سه شنبه 87/6/5 ساعت 11:21 صبح

 

چند حکایت 

 

منوچهر تیمورتاش تعریف می‌کند این واقعه خنده‌آور مدتی مرا خندانیده است، چندی قبل در یک مجلس شب‌نشینی یکی از رجال با خانمش در رقص شرکت کردند. خانم ضمن رقص پی‌برده که شلوار شوهرش شکافی برداشته است. او را به اشاره به اطاق کوچک دیگری برد و دستور داد فورا آنرا بیرون آورد تا آنرا کوک بزند. اتفاقا در این حین دو سه نفر خانم دیگر برای تجدید توالت وارد آن اطاق شدند و خانم ناگزیر شد شوهر خود را پشت دری که احتمال می‌داد در کمد دیواری باشد پنهان کند و خودش پشت آن به ایستد. در این موقع صدای موزیک قطع شد و خنده دسته ‌جمعی شدید شروع شد و صدای فریاد و استغاثه پشت در کمد بلند شد، آن خانم چون در را باز کرد دید شوهرش را با آن وضع وارد سالن رقص کرده و در را پشت سر او بسته است!

 

حکیمی بر سر راهی می‌گذشت. دید پسر بچه‌ای گربه خود را در جوی آب می‌شوید. گفت: گربه را نشور، می‌میرد! بعد از ساعتی که از همان راه بر می‌گشت دید که بعله...! گربه مرده و پسرک هم به عزای او نشسته. گفت: به تو نگفتم گربه را نشور، می‌میرد؟ پسرک گفت: برو بابا، از شستن که نمرد، موقع چلاندن مرد!

 

گویند: پسری قصد ازدواج داشت. پدرش گفت: بدان ازدواج سه مرحله دارد. مرحله اول ماه عسل است که در آن تو صحبت می‌کنی و زنت گوش می‌دهد. مرحله دوم او صحبت می‌کند و تو گوش می‌کنی، اما مرحله سوم که خطرناکترین مراحل است و آن موقعی است که هر دو بلند بلند داد می‌کشید و همسایه‌ها گوش می‌کنند!

 

روزی شخصی پیش بهلول بی‌ادبی نمود. بهلول او را ملامت کرد که چرا شرط ادب به جا نیاری؟ او گفت: چه کنم آب و گل مرا چنین سرشته‌اند، گفت: آب و گل تو را نیکو سرشته‌اند، اما لگد کم خورده است! (تنبیه و تربیت نشده‌ای)

 

مردی می‌خواست زنش را طلاق دهد. دوستش علت را جویا شد و او گفت: این زن از روز اول همیشه می خواست من را عوض کند. مرا وادار کرد سیگار و مشروب را ترک کنم. لباس بهتر بپوشم، قماربازی نکنم، در سهام سرمایه‌گذاری کنم و حتی مرا عادت داده که به موسیقی کلاسیک گوش کنم و لذت ببرم! دوستش گفت: اینها که می‌گویی که چیز بدی نیست! مرد گفت: ولی حالا حس می‌کنم که دیگر این زن در شان من نیست!


نوشته شده توسط: m

معجزات سینمایی! سه شنبه 87/6/5 ساعت 11:20 صبح

معجزات سینمایی!

 

1- همیشه جای پارک در کنار یا روبروی ساختمانی که کار دارید، یافت می‌شود.



2- هنگام پرداخت کرایه تاکسی، لازم نیست به کیف پولتان نگاه کنید، تصادفی اسکناسی در بیاورید و آن را به راننده بدهید. بی‌شک درست پرداخته‌اید.
 


3- اخبار تلویزیونی درست در لحظه پخش، به ماجرایی می‌پردازد که بر زندگی شما تاثیر دارد

 

4- باید به دنبال صدای موسیقی ترسناک یا سر و صداهای دلهره‌آوری که از گورستان بیرون می‌آید، بروید و از نزدیک در مورد آن به تحقیق بپردازید.



5- هر قفلی را می‌توانید با یک کارت‌اعتباری یا گیره‌ی کاغذ ظرف چند ثانیه باز کنید، مگر اینکه قفل درب ساختمان در حال سوختن ا‌ست که کودکی هم پشت آن گیر کرده است.



6- اگر تصمیم به رقص در خیابان بگیرید، روی هر کسی دست بگذارید، طرف هم تمام مراحل رقص شما را فوت آب است.
 


7- همه‌ی بمب‌ها مجهز به تایمر الکترونیکی همراه با صفحه‌ی نمایشگر دیجیتال قرمز رنگ درشت هستند، تا شما زمان دقیق انفجار را بدانید.
 


8- اگر شما باید نقش یک سرباز آلمانی را بازی کنید، لازم نیست آلمانی یاد بگیرید، فقط انگلیسی را با لهجه آلمانی حرف بزنید. همینطور سربازان آلمانی بین خودشان که هستند فقط انگلیسی صحبت می‌کنند. .


نوشته شده توسط: m

نامه ای از مادر غضنفر به پسرش دوشنبه 87/5/14 ساعت 12:32 عصر

نامه ای از مادر غضنفر به پسرش

گضنفر جان سلام! ما اینجا حالمام خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد.
این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد.
بهش گفتم که این گضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند،
* آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند
وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی صفحه حوادت خوانده
بود که بیشتر اتفاقا توی 10 کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم 10
کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم.
اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد.
آدرس جدید هم نداریم. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست.
پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن
بیان اینجا به همون آدرس قبلی بیان
آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست. همین هفته پیش دو بار بارون اومد.
اولیش 4 روز طول کشید ،*دومیش 3 روز . ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشید
گضنفر جان،*آن کت شلوار نارنجیه که خواسته بودی را مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم. آن دکمه فلزی ها پاکت را سنگین میکرد. ولی نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توی کارتن مقوایی برایت فرستادم
پدرت هم که کارش را عوض کرده. میگه هر روز 800، 900 نفر آدم زیر دستش هستن. از کارش راضیه الحمدالله. هر روز صبح میره سر کار تو بهشت زهرا، چمنهای اونجا رو کوتاه میکنه و شب میاد خونه
ببخشید معطل شدی. جعفر خان کفاش رفته بود دستشویی حالا برگشت
اون یکی خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نمیدونم بچه اش دختره یا پسره .
فهمیدم بهت خبر میدم که بدونی بالاخره به سلامتی عمو شدی یا دایی
راستی حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصیت کرده بود که بدنش را به آب دریا بندازن.
حسن آقا هم طفلکی وقتی داشت زیر دریا برای مرحوم پدرش قبرمیکند نفس کم آورد و مرد!*شرمنده
همین دیگه .. خبر جدیدی نیست
قربانت .. مادرت
راستی: گضنفر جان خواستم برات یه خرده پول پست کنم،  
ولی وقتی یادم افتاد که دیگه خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم


نوشته شده توسط: m

مناجات خواجه عبدالله رایانه ای (1) سه شنبه 87/4/25 ساعت 8:28 صبح

مناجات خواجه عبدالله رایانه ای (1)

ای خدا hard دلم format نما / از فریب ناکسان راحت نما

جمله ویروسند مردمان دون / استغیرالله مما یفترون

فایل عشقت را کپی کن در دلم /
deltree کن شاخه های باطلم

jumper روح خلائق set نما / گام هاشان در رهت ثابت نما

گر ز انفاست دلی
scan شود / از شرور دید و دذ ایمن شود

بهر روی زرد سیمین تن فرست / بهر دم‌های پر آستر
fan فرست

ای خدا
file عذابت run مکن / با ضعیفان هیچ جز احسان مکن

از همان صبحی که اول گل دمید / بی نیاز از
cod خدایش آفرید

کارگاه آفرینش
cod نداشت / ram نبود و mouse آن همpad نداشت

عشق گل حق در دل بلبل نهاد / بر شقایق داغ چون
lable نهاد

system عشقش بری از هرerror / گوهر مهرش در سینه همچو دُر

عشق نرم افزار راه انداز ماست / عشق
password و وصال کبریاست

خالی از عشق و محبت دل مباد / بی صفا چون عاصی
intel مباد

بهتر آن باشد سرودن ول کنم / زین تن خاکی دَمی
dos shell کنم


نوشته شده توسط: m

قوانین در دانشگاه جمعه 87/3/24 ساعت 12:30 عصر

قوانین در دانشگاه

 

1. در یک کلاس درس استاد آن است که زودتر از همه به کلاس میآید و دیر تر از همه میرود!

2.دانشجوی چشم چران +دانشگاه=ازدواج در ترم اول.

3.احتمال نوشتن جزوه توسط دانشجو در کلاس رابطه معکوس دارد با تعداد همکلاسیها از جنس مخالف .

4.شما به هیچ عنوان نمیتوانید بدون هماهنگی وارد دفتر رئیس شوید مگر آنکه دلتان بخواهد .

5.افزایش تعداد دانشجویان دختر ارتباط مستقیم دارد با بازدهی بیشتر پرسنل دانشگاه.

6.شما دانشگاه را همانطور میبینید که نیست !

7.ساختمانهای دانشگاه دو دسته اند :

-آنهایی که قبل از کلنگ خوردن افتتاح میشوند(فاز یک )

-آنهایی که هیچگاه افتتاح نمشوند(فازدو)

8.اصل بر این است که دانشگاه تعطیل است مگر اینکه خلافش ثابت شود .

9.به نظر آقای ....شما یا دانشجو نیستید یا یک چشم چران واقعی هستید .

10.احتمال اینکه در دانشگاه چیز یاد بگیرید خیلی بیشتر از آن است که زمین روی شاخ گاو باشد !

11. مسئول حراست در دانشگاه همان است که شما با دیدنش مقنعه خود را پایین میاورید.

12.برای ازدواج در دانشگاه دو چیز نیاز است :شما و جزوه!!

13. اگر خوشگل و خوشتیپ هستید برای ورود شما به دانشگاه به کارت دانشجوئی نیاز است .

14. همه کاره کلاس استاد است:

- فقط او حرف میزند و فقط هم خودش گوش میدهد !

15. رحمت بر پدر مادر کسی که اینجا آشغال نریزد .....


نوشته شده توسط: m

علت قبول نشدن در کنکور ؟! پنج شنبه 87/2/19 ساعت 2:18 عصر

علت قبول نشدن در کنکور ؟!

اگر داوطلبی در کنکور قبول نشد هیچ تقصیری نداردچرا که سال فقط 365 روز است. در حالی که:
1
) در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند.
2
) حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است. بنابراین 263 روز دیگر باقی میماند.
3
) در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا" 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی میماند.
4
) اما سلامتی جسم و روح روزانه 1 ساعت تفریح را میطلبد که جمعا" 15 روز میشود. پس 126 روز باقی میماند.
5
) طبیعتا" 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود. پس 96 روز باقی میماند.
6
) 1 ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است . چرا که انسان موجودی اجتماعی است. این خود 15 روز است. پس 81 روز باقی میماند.
7
) روزهای امتحان 35 روز از سال را به خود اختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند.
8
) تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند.
9
) در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید.  پس 6 روز باقی میماند.
10
) در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است.
11
) سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی میماند.
12
) 1 روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟!!
نتیجه ی اخلاقی: پس یک داوطلب نرمال نمیتواند امیدی برای قبولی در دانشگاه داشته باشد ........


نوشته شده توسط: m

   1   2      >